به نام او.

چند وقته که ذهنم جمع نمیشه و از پراکندگی رنج میبرم که هر چند اون هم عالمی داره واسه خودش!

امشب مهمون داشتم و امان امان اماااان!!

قبل اینکه مهمون های اکی بدن که میان؛ میخواستم برم سینما تنهایی و با این ترسم مقابله کنم ولی خب نشد!

این روزا که زودتر اومدم تهران و بیکارم؛خیلی فکر کردم به خیلی چیز ها!

خیلی جیزا خوندم خیلی چیزا گوش دادم

خیلی حس های یهویی درونم به وجود میاد!همون حس هایی که سعی میکردم نبینم و بعد خودشون میان جلوی چشمم و مجبورم که حسشون کنم و لمسشون کنم!یک جور مواجهه با ترس انگار!

فردا فیروزه میاد!هم خوشحالم وهم ناراحت!

بال مجسمه کادو تولد پارسالم شکست:(

دنیا عجیب تر شده.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پیکاسو طرح Danielle جدیدترین خبرهای تیم فوتبال استقلال تهران Anna لی لی موزیک فریاد خاموش ... لینک یاب لینکدونی تلگرام رازک gazalerfani